جدول جو
جدول جو

معنی کین خشکی - جستجوی لغت در جدول جو

کین خشکی
یبوست
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَلْ لَ / لِ خُ)
خلی. دیوانه مزاجی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کله خشک شود، کله شقی. یکدندگی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کله خشک شود، تریاکی بودن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کله خشک شود
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ کِ کی)
کرمی است که آفت چغندر است. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ)
انتقام جویی. (فرهنگ فارسی معین). انتقام. قصاص. استقاده. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
مدارا کن از کین کشی بازگرد
که مردم نیازارد آزادمرد.
نظامی.
رجوع به کین کش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کله خشکی
تصویر کله خشکی
خلی دیوانه مزاجی، کله شقی یک دندگی، تریاکی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کین کشی
تصویر کین کشی
انتقام جویی
فرهنگ لغت هوشیار